نوشته‌ها

10 نکته که راجع به اثر “مونا لیزا” نمی دانستید !

مونالیزا، یا همان لیزا دل ژکوند ،همسر فرانسسکو دل ژکوند می باشد. این نقاشی با رنگ روغن بر روی چوب سپیدار نقاشی شده است . سایز اصلی این نقاشی 77 در 53 سانتی متر است و صاحب آن هم اکنون دولت فرانسه می باشد و بر دیوار های موزه لوور پاریس در فرانسه جای گرفته است .

نقاشی این زن که در لباسی از زمان فلورانس است و در منظره ای با چشم انداز و کوهستانی نشسته است ، نشانگر استفاده ی فوقع العاده ی لئوناردو داوینچی از تکنیک اسفوماتو  بر ” مدل سازی سایه “است . این حالت مرموز مونالیزا در نقاشی، که هم از طرفی جذاب و هم از طرفی مرموز و سرد می باشد، به این نقاشی شهرت جهانی بخشیده است .

توصیف نقاشی :

لبخند مونالیزا ،توصیف تصویری از حالت خوشحالی است که در ایتالیا با نام ” جیوکاندا ” (gioconda) توصیف می شود. داوینچی این حالت خوشحالی را مایه ی اصلی این نقاشی قرار داده است و اگر راستش را بخواهید همین مفهوم خوشحالی، این نقاشی را بسیار جاودانه کرده است.

همینطور طبیعت پشت سر مونالیزا نیز نقشی مهم در این اثر بازی میکند گویی مردمان کمی در این فضا زندگی می کنند، می توانید جاده ی پر و پیچ و خم و یک پل را در قسمت میانی اثر مشاهده کنید . این فضا بیانگر فاصله ی جایگاه مدل و فاصله های دور می باشد، درست جایی که منظره تبدیل به یک فضای وحشی و غیر قابل سکونت می شود . جایی که پر از صخره ها و آب های خروشان می باشد که گویی تا افق امتداد می یابند، درست در نقطه ای که داوینچی، هوشمندانه، چشم های مونالیزا را نقاشی کرده است .

نوآوری در نقاشی :

این نقاشی جزو اولین کار هایی بود که مدل را در فضا و چشم اندازی خیالی به تصویر می کشد و داوینچی نیز جزو اولین نفراتی بود که از مناظر هوایی و دور استفاده میکند . تصویر این زن مرموز که در مکانی مانند یک گالری سرباز که در هر دو طرف آن ستون هایی تاریک وجود دارد، نشسته است ، کشیده شده است . پشت سر این زن یک چشم انداز وسیع به چشم می خورد که به طرف یک قله ی پوشیده از برف حرکت میکند. راه های پر پیچ و خم و پل هایی در دور، نشانه ای اندک از حضور انسان ها در این مکان می دهد .

پیچ خوردگی مو های مونالیزا و نوع لباس او که از طریق تکنیک اسفوماتو کشیده شده است، با دره ی های پر پیچ و خم و رودخانه های مواج پشت سر ترکیب شده اند و اثر آن را بر بیننده چند برابر می کند . نمای کلی مبهم و تار، صورتی ملیح، تضاد دراماتیک روشنی و تاریکی ها، و در کل انتقال حس آرامش به بیننده از ویژگی های متمایز نقاشی های داوینچی است . به سبب این تلفیق هنری که داوینچی از مونالیزا و چشم انداز پشتی به دست آورده است، این بحث بوجود آمده است که نقاشی مونالیزا باید به عنوان یک نقاشی سنتی بر شمرده شود ، زیرا این نقاشی بیشتر یک معنی را می رساند تا نقاشی یک زن واقعی !

احساس توازن کلی در این اثر کاملا مشهود است، علی الخصوص در قسمت لبخند اندک مونالیزا،که ارتباط دوباره ی انسان و طبیعیت را به تصویر می کشد.

دوران رنسانس :

در دوره ی رنسانس ، هنر به معنی دانش بود، هنر به معنی حقیقتی بر زندگی بود : لئوناردو داوینچی در آن زمان شخصیت تاثیرگذار و بزرگی محسوب می شد زیرا او با جسم دادن به تلاش های حماسی هنر ایتالیا توانست به قله های ارزش جهانی برسد . گویی او در وجود خود توانسته بود نوسان ظرافت و حساسیت هنرمند را با دانشی عمیق، ترکیب کند . او یک شاعر و استاد خبره بود.

ویژگی های این اثر:

در نقاشی مونالیزای او، خلق زیبا و عجیب طبیعت در چشم انداز پشتی ، موجب تحسین بینندگان شده است. این نقاشی از محدودیت های اجتماعی فراتر رفته و به یک معنی جهانی دست پیدا کرده است و این در حالی است که  داوینچی در این نقاشی تنها از هنر نقاشی و شاعری خود استفاده نکرده است و به عنوان یک محقق و اندیشمند به آن نگاه کرده است.

اما جنبه ی اصلی آن یعنی نوآوری بی سابقه، نگرشی با شکوه و افزایش شأن و رتبه ی مدل، تاثیر شگفت انگیزی بر نقاشی های دوره ی فلورانس در 20 سال بعد داشته است . با این نقاشی مونالیزا ، داوینچی یک فرمول جدید را بوجود آورد . چگونه در نقاشی خود ، همزمان مبهم و زنده باشیم ؟ چگونه اجزای نقاشی خود را هنرمندانه با هم ترکیب کنیم و در عین حال آن را بسیار شاعرانه تر از پیشینیان خود توصیف کنیم ؟

قبل از این اثر، نقاشی ها از کمبود ابهام رنج می بردند . نقاش ها فقط شکل بیرونی را به تصویر می کشیدند و توجه ای به روح اثر نمی کردند . اگر هم جنبه ی روحی آن را در نظر می گرفتند، فقط آن را از طریق حرکات، اشیا نمادین و یا نوشته ها به نقاشی تزریق می کردند . اما مونالیزا یک نقاشی مبهم و در عین حال زنده است. روح کاملا در نقاشی به چشم می خورد ، اما غیر قابل دسترس است !

 

10 نکته که راجع به مونا لیزا نمی دانستید !

 

1 – این تابلو در دستان فرانسیس اول ، لوئی چهاردهم و ناپلئون نیز بوده است !

 

اگرچه داونیچی کار بر روی این شاهکار را در سرزمین مادری خود یعنی ایتالیا آغاز کرد ، اما اتمام نقاشی با مهاجرت او به فرانسه به درخواست فرانسیس اول بوده است . پادشاه وقت فرانسه این تابلو را در کاخ مجلل خود در فانتین بلو آویزان کرد، جایی که برای یک قرن در آن ساکن ماند . بعدها لوئی چهاردهم آن را به کاخ ورسای برد. در ابتدای قرن 19 ، ناپلئون بناپارت آن را در اتاق شخصی خود نگه می داشت !

2 – این یک نقاشی است اما بر روی بوم نقاشی کشیده نشده است !

 

مشهورترین اثر داوینچی بر روی یک تخته چوب صنوبر ( سپیدار ) کشیده شده است . با توجه به اینکه او نقاشی های بزرگتر خود را روی گچ های مرطوب می کشید، انتخاب تخته های چوبی برای کارهای کوچکترش کار عجیبی نبود! بوم های نقاشی از قرن چهاردهم برای هنرمندان موجود بود، اما بسیاری از نقاشان رنسانسی تخته های چوبی را برای نقاشی های کوچکترشان انتخاب می کردند .

3 – این نقاشی حالا در اتاقی مخصوص به خود در موزه ی لوور نگه داری می شود !

 

پس از آنکه موزه ی لوور یک دوره نوسازی 4 ساله به مبلغ 6.3 میلیون دلار در سال 2013 را برای این نقاشی آغاز کرد، این نقاشی حالا یک اتاق مخصوص به خود دارد. این اتاق دارای یک سقف شیشه ای می باشد که اجازه می دهد نور به صورت طبیعی از آن عبور کند. یک قاب شیشه ای ضد ضربه نیز از آن مخافظت می کند و دمای آن را روی 43 درجه سانتی گراد تنظیم کرده است . همچنین در این اتاق نورافکن هایی وجود دارد که کمک می کند رنگ واقعی داوینچی در اثرش به بینندگان القا شود .

4 – چشم های مونا لیزا !

 

مردم با ایده و نظریه های مختلفی به این اثر نگاه می کنند . بعضی از آن ها واقعی و بعضی نیز کاملا احمقانه اند! در سال 2010 ، یکی از اعضای کمیته ملی میراث فرهنگی ایتالیا اعلام کرد که با بررسی های میکروسکوپی در این اثر، به کشف جدیدی دست یافته اند . در چشم سمت راست مونا لیزا ، عبارت (L.V) مخفف (Leonardo da Vinci) حک شده است !

5 – بانوی اول آمریکا در سال 1961 ، از رئیس جمهور وقت فرانسه درخواست کرد که این نقاشی مدتی در آمریکا بماند !

 

در طول قرن های اخیر، مسئولان فرانسوی اجازه ی خروج این شاهکار را از کشور به ندرت صادر کرده اند . گرچه زمانی که جکی کندی همسر جان اف کندی، از رئیس جمهور وقت فرانسه” چارلز دوگل” خواست که مونالیزا برای مدتی به آمریکا بیاید، او با این درخواست موافقت کرد . این اثر مدتی در گالری ملی هنر در واشنگتن بود و سپس برای مدتی نیز در موزه ی هنر متروپولوتین در نیویورک سیتی آویزان شده بود .

6 – یک سارق این اثر را معروف تر کرد !

 

اگرچه در تمام دنیا، نقاشی و اثرهای هنری یک شاهکار خاص تلقی می شوند و برای همگان دارای احترام می باشند، در تابستان 1911، ” مونالیزا” توسط یک سارق دزدیده شد! این خبر سرقت، توجه همگان را به خود جلب کرد. روزنامه های سراسر دنیا راجع به این سرقت نوشتند. زمانی که نقاشی دو سال بعد به موزه لوور بازگشت ، تمام دنیا از این خبر خوشحال بودند !

7 – پیکاسو یکی از مضنونین سرقت بود !

 

در طول بازجویی و بررسی این سرقت ، ژاندارمری فرانسه بسیار جدی عمل کرده و حتی بازجویی از هنرمندان شناخته شده مثل پیکاسو را نیز در دستورالعمل خود قرار داد! آن ها حتی شاعر بزرگ ” گیوم آپولینر” را مدتی بازداشت کردند زیرا او قبلتر گفته بود این نقاشی باید سوزانده شود ! ژاندرمری فرانسه بعد از دستگیری سارق فهمید که سوءظن آن ها به هنرمندان دیگر کاملا بی پایه و اساس بوده است .

8 – مونا لیزا هرساله هزاران نامه از طرفداران و دوست داران خود دریافت می کند !

 

از زمانی که این اثر در سال 1815 به موزه لوور در پاریس رسید، مونالیزا نامه و گل های زیادی را از طرفداران و دوست داران خود دریافت می کند! او حتی صندوق پستی مخصوص به خود نیز دارد !

9 – اما هرکسی ” طرفدار ” او نیست !

 

چند مورد از آسیب زدن به این اثر، در طول سالیان اخیر گزارش شده است و گزارش سال 1965، بدترین آن ها می باشد! در دو حمله ی جداگانه ، یک شخص مقداری اسید به نقاشی میپاشد و دیگری نیز با سنگ روی آن می کشد ! این آسیب در نقاشی به ندرت دیده می شود اما هنوزم قابل تشخیص است . در سال 1974، حمله با اسپری رنگ و در سال 2009 نیز، پرتاب یک فنجان قهوه توسط بازدیدکنندگان، ارزش این اثر هنر را به خطر انداخت اما به لطف شیشه ی ضد گلوله، آسیبی به آن وارد نشد .

10 – این اثر ” غیر قابل خرید و فروش ” می باشد !

 

واقعا روی این اثر نمی توان قیمت گذاری کرد! بر اساس قوانین میراث فرهنگی فرانسه این اثر “غیر قابل خرید و فروش” می باشد . این اثر به عنوان بخشی از کلکسیون موزه ی لوور شناخته می شود و به همگان تعلق دارد. به قول خودشان ” قلب آن ها به مونالیزا تعلق دارد ” .

منبع : leonardodavinci.net