نوشته‌ها

اکسپرسیونیسم

آشنایی با سبک هنری اکسپرسیونیسم

واژه اکسپرسیونیسم برای اولین بار در تعریف برخی از نقاشی‌های “اگوست اروه” به کار رفته است. این مکتب، جنبشی در هنر و ادبیات بود که در بین سال های 1903 تا 1933 نخست در آلمان شکوفا شد. هدف اصلی این مکتب نمایش درونی بشر، به خصوص عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود

اکسپرسیون در هنر جدید کلمه مهمی است که به معنای نمایش بیرونی احساسات درونی می باشد. اما در این نمایش همه چیز بستگی به این دارد که آیا ما به احساسات احترام می گذاریم و به جهان بیرونی کاری نداریم و یا برعکس به جهان بیرونی احترام می گذاریم و نحوه بیان خود را بر حسب آن تغییر می دهیم.

به عنوان یک سبک هنری برای توصیف آثاری به کار می رود که هنرمند در آنها به منظور بیان عواطف یا حالات درونی ، دست به کژنمایی واقعیت زده باشد. در واقع هنری است که نه می کوشد واقعیات عینی طبیعت را به تصویر کشد و نه هیچ تصور انتزاعی مبتنی بر آن واقعیات را دارد ، بلکه کوشش آن برای تصویر کردن احساسات ذهنی هنرمند است. در واقع هنری است که یک فشار یا ضرورت درونی را آزاد می کند. این فشار بر اثر عاطفه یا احساس ایجاد می شود . آزاد شدن نیروی روانی ممکن است به حرکات تندی منجر شود و ظواهر را چنان دگرگون کند که زشت منجر شود.

اکسپرسیونیسم به نام یک جنبش مشخص در هنر جدید ، پیش از جنگ جهانی اول (از 1905 تا 1920) در سراسر آلمان ظاهر شد و به دو گروه عمده تقسیم می شود : گروه اول (پل) :در سال 1905 میلادی در شهر درسدن ، کشور آلمان به وجود آمد ۴ دانشجوی معماری در شهر درسدن به نام‌های فریتز بلِیل، اریک هِکِل، کارل اشمیت روتلوف و ارنست لودویگ کِرکنِر یک گروه هنری اشتراکی را خلق کردند که پل (Die Brücke) نام گرفت. آن‌ها می‌خواستند تا از طریق تحریک واکنش‌های هیجانی شدید نسبت به اشکال، رنگ‌ها و ترکیبات غیرطبیعیِ الهام‌ گرفته‌شده از جهان مدرن، نقش یک «پل» را برای آینده‌ی هنر ایفا کنند.

و هم چنین گروه دیگر به اسم سوارکار آبی که مطرح تر از پل بود و در شهر مونیخ شکل گرفت . این گروه هنری از مهاجران روسی نظیر کاندینسکی، الکسی فون جاولنسکی و ماریان فون وِرِفکین و هنرمندان آلمانی نظیر فرانتز مارک، آگوست ماک و گابریل مونتر تشکیل شد. نقاشی کاندینسکی به‌عنوان نام این گروه انتخاب شد، زیرا این اثر تصویری از یک سوارکار بود که از واقعیت به‌سوی قلمروی غیرمادی و عاطفی می‌تاخت.

هنرمندان سبک نقاشی اکسپرسیونیسم معمولاً از ضربه قلم های چرخشی و با اجرای اغراق آمیز استفاده می کردند.
این تکنیک ها برای نشان دادن حالت و عواطف مدفون شده هنرمند که به نوعی واکنش به اضطرابهای دنیای جدید بود قلمداد شد.
این هنرمندان در مواجهه با زندگی شهری اوایل قرن 20 جریانی انتقادی علیه جامعه نو به راه انداختند،
که آنرا در پیکره های مارپیچی و رنگهای خام و درخشان نشان می دادند.

این گروه همچنین از موضوعات مورد علاقه هنرمندان سال 99-1890 مانند منبت کاری های آفریقایی،
و آثار هنرمندان رنسانس و قرون میانه در اروپای شمال (آلبرشت دورر) و نئوامپرسیونیسم ها و فوویسم ها متاثر بودند.
هنرمندان آلمانی به زودی جنبشی را که دارای خصلت هایی چون خشونت و درشتی بود را بوجود آوردند.
آنها از خطوط زاویه دار نوک تیز و تغییر فرم یافته و ضربه قلم های آشفته و سریع و رنگهای درخشان و متضاد در جهت نشان دادن خیابانهای شهری،
و دیگر موضوعات دنیوی معاصر و ترکیب بندی های شلوغ برای تاکید بر عدم تعادل عاطفی آنها استفاده می کردند.

بسیاری از آثار ایشان بیانگر اضطراب از خستگی، افسردگی، اندوه و خشونت بوده است.
آثار گروه هنری بروکه، باعث شدند که هنرمندان دیگر نقاط اروپا به سمت جنبش اکسپرسیون متمایل شوند.
به طور کلی هنرمندان اکسپرسیونیست آلمانی جریانی را به راه انداختند،
که به سالهای درست بعد از جنگ جهانی اول بر می گردد به این دلیل که این سبک،
تحت تاثیر عوامل پس از جنگ از جمله سرخوردگی ها ناباوری و بیگانگی قرار داشت.

ادوار مونک ، نقاش پست امپرسیون اواخر قرن 19 میلادی اهل نروژ، نقش خیلی پر رنگ در ایجاد نهضت اکسپرسیون داشت.
آثار زنده پر از عواطف گرایی وی، مجالی برای اجرا واقعیت درونی هنرمند بودند.
خصوصا که بوم های آتشین او اضطراب فرد را در جامعه اروپایی که به تازگی طعم مدرنیسم را چشیده بود آشکار می ساخت.
در اثر بسیار معروف او به نام جیغ ، تضاد فی مابین معنویت و مدرنیه به مثابه مضمون اصلی کار وی کاملا واضح می باشد.
هنرمندی دیگر از اواخر قرن 19 میلادی که تاثیر خاص بر این جنبش داشت گوستاو کلیمت بود که در گروه هنری هنر نوین وین (اتریش) فعال بود.
در نگاه اول آثار او پر است از عناصری در رنگ های درخشان،
سطوح منقوش به آریه های طلایی
و پیکره های دراز که دارای رنگهای بسیار نامتعارف بودند.

مهم‌ترین بنیان‌گذار این جنبش وینسنت ونگوگ هلندی است که به عنوان یکی‌ از ۳ هنرمند پیشگام این سبک در قرن نوزدهم و نماینده این جنبش شناخته می‌شود. ونگوگ (۱۸۵۳-۱۸۹۰) نمونه بارز اکسپرسیونیسم است. آثار او نه تنها شرح حال زندگی‌، افکار، احساسات و توازن فکری او هستند، بلکه ترکیب‌بندی‌ها، رنگ‌ها و اثر قلمش انعکاس نزدیکی‌ از احساساتش هنگام نقاشی‌ هستند.

Sunflowers’, 1888 (oil on canvas)

امیل نولده، در ۱۸۶۷در شلزویگ،ناحیه‌ای در شمال غربی آلمان متولد شد و در۱۹۵۶ در سیبول درگذشت. نولده به خاطر انتخاب رنگهای پر معنی و رسایش مشهور است. قرمز پر رنگ و زرد درخشنده اغلب در کارهایش دیده می‌شود که حالتی نورانی به کارهایش می‌دهد، در غیر اینصورت کارهایش تاریک و محزون است وی یکی از بزرگترین نقاشان آبرنگ است.وی با تجسم بخشیدن به پندارهای دینی و صور کابوسی ذهن آشفته‌اش یکی از نقطه‌های اوج این شیوه را در وجود می‌آورد.

میدان عاطفی اکسپرسیونیسم آلمان بسیار گسترده است : از وحشت و خشم هنرمندانی چون نولده ماکس بکمان ، هنرمند پرتوان اکسپرسیونیست ، تاریک ترین لحظات سده بیستم یعنی زمانی که استبداد نازی تمدن اروپایی را تهدید می کرد را به تصویر کشیده است ، چنانچه در تابلوی عزیمت خود به این موضوع پرداخته است. این نقاشی شامل یک قاب سه لوحی است ؛ در لوح سمت چپ صحنه شکنجه به نشانه اردوگاههای مرگ دیده می شود ، لوح سمت راست تا حدودی  مانند یک کارناوال آراسته شده و اما لوح میانی که تضادی چشمگیر با دو لوح دیگر دارد که عزیمت یک خانواده سلطنتی را در روز روشن با پیکره هایی آسوده و متین نشان می دهد. رنگ های سخت و درخشان که به شیوه زیبایی در کنار هم هماهنگ شده اند بار سنگینی از معنا را به دوش می کشند.

مقاله پیشنهادی : شگردهای هنرهای زیبا

10 نکته که راجع به اثر “دوشیزگان آوینیون” نمی دانستید !

دوشیزگان آوینیون در سال 1907 توسط پابلو پیکاسو کشیده شد. این نقاشی به گفته ی زیادی، بارزترین مثال نقاشی کوبیسم می باشد. در این نقاشی، پیکاسو از تمامی فرم ها و توصیف های نقاشی سنتی دوری کرده است . او از بدن های تحریف شده و کج و معوج زنان و اشکال هندسی در راه خلاقانه ای استفاده کرده است و همین باعث می شود این نقاشی، توصیفی ایده آل از زیبایی زن داشته باشد . همچنین تاثیرات هنر آفریقایی بر پیکاسو در این نقاشی، مشهود است .

این یک نقاشی بزرگ می باشد و اتمام آن حدود 9 ماه طول کشیده است. این اثر نبوغ واقعی و نوآوری در احساسات پیکاسو را نشان می دهد . او صدها طرح اولیه برای این کار کشید و سپس طرح نهایی برای این نقاشی آماده شد . بعضی از منتقد ها می گویند که این نقاشی واکنشی به ” تابلوی لذت زندگی ” و ” آبی برهنه ” از “هنری ماتیس” می باشد.

توصیف نقاشی :

شباهت عجیب آن به تابلو هایی مثل ” حمام کنندگان بزرگ “از” پل سزان ” ، مجسمه ی “اویری (Oviri )” از ” گوگن ” و یا “باز شدن مهر پنجم” از “ال گرگو” ، توسط منتقدان، در سال های بعد، بسیار بحث شده است . وقتی برای اولین بار در سال 1916 از این اثر رونمایی شد، از این اثر به عنوان یک اثر غیر اخلاقی یاد می شد ! او بعد از 9 سال کار بر روی این اثر، این تابلو را “فاحشه خانه ی آوینیون” نام گذاشت اما “آندره سالمون” که اولین نمایشگاه پیکاسو را سرپرستی کرد، این تابلو را به “دوشیزگان آوینیون” تغییر نام داد تا کمی از خشم و نفرت عمومی به آن کاسته شود. با این حال پیکاسو هیچ گاه نامی که سالمون برای این اثر انتخاب کرده بود را دوست نداشت و ترجیح می داد حداقل نام این تابلو ” دختران آوینیون ” باشد.

آموزشگاه طراحی و نقاشی مهرتاب
تهران، اتوبان ستاری، بلوار فردوس غرب، خیابان ورزی جنوبی، نبش کوچه ۱۵ متری غربی، ساختمان کوروش، طبقه سوم، واحد ۷
تلفن : 📞 09203870414 📞 44103917

شباهت عجیب آن به تابلو هایی مثل ” حمام کنندگان بزرگ “از” پل سزان ” ، مجسمه ی “اویری (Oviri )” از ” گوگن ” و یا “باز شدن مهر پنجم” از “ال گرگو” ، توسط منتقدان، در سال های بعد، بسیار بحث شده است . وقتی برای اولین بار در سال 1916 از این اثر رونمایی شد، از این اثر به عنوان یک اثر غیر اخلاقی یاد می شد ! او بعد از 9 سال کار بر روی این اثر، این تابلو را “فاحشه خانه ی آوینیون” نام گذاشت اما “آندره سالمون” که اولین نمایشگاه پیکاسو را سرپرستی کرد، این تابلو را به “دوشیزگان آوینیون” تغییر نام داد تا کمی از خشم و نفرت عمومی به آن کاسته شود. با این حال پیکاسو هیچ گاه نامی که سالمون برای این اثر انتخاب کرده بود را دوست نداشت و ترجیح می داد حداقل نام این تابلو ” دختران آوینیون ” باشد.

نگاه منتقدان :

در سال 1972، منتقد هنری “لئو استینبرگ” در مقاله ی خود به نام ” فاحشه خانه ی فلسفی ” ، توضیحات متمایز و ویژگی های جدیدی برای این اثر ارائه داد .او با استفاده از نقاشی های قبل ، که معمولا توسط دیگر منتقدان نادیده گرفته می شد، تصریح کرد که پیکاسو برداشتی رادیکال از زندگی زنانه داشته است. ترکیب این سبک ها با هم می تواند به عنوان یک تلاش عمدی برای رساندن مفهومی از سوی پیکاسو باشد. یک ترکیب محتاطانه که چشم بیننده را به آن خیره می کند .

او در مقاله ی خود نوشت که این پنج زن در حالتی جداگانه و بدون توجه به یکدیگر در این نقاشی قرار گرفته اند، گویی که هیچ کدام از وجود دیگری با خبر نیستند و بجای آن، چشم های هر پنج نفر به بیننده خیره شده است. تفاوت در حالات هر یک از آن ها نیز فقط تاکیدی بر خیرگی چشمان و دوچندان جلوه دادن آن دارد .

به گفته ی استینبرگ نگاه خیره زنان ، که انگار به بیننده ی خود زل زده اند، معنی یک زن خود مختار را می رساند که صرفا برای لذت تماشای مردان برهنه نشده اند . این موضوع را می توان به تاثیر نقاشی “المپیا” اثر “مانه” در سال 1863 بر پیکاسو نیز ، استنباط کرد .

ارتباط آن با سبک کوبیسم :

در طول سالیان اخیر، بخش عمده ای از بحث منتقدان در این نقاشی، به تلاش برای برداشت سبک های متعددی که در این اثر بکار رفته است، معطوف شده است . درک غالب این اثر، بیشتر توسط آلفرد بار ، اولین رئیس موزه ی هنر های مدرن در نیویورک سیتی و تنظیم کننده چند نقد فوق العاده راجع به این اثر، انجام پذیرفت. او می گفت که این اثر را می توان به عنوان اثباتی بر دوران گذار تخصصی پیکاسو معنی کرد، یک فشار برای بهم پیوند زدن کارهای قبلیش به سبک کوبیسم ، سبکی که پیکاسو به شکل گیری و طرح ریزی آن را در پنج و شش سال بعد، کمک شایانی می کند .

موزه ی هنر های مدرن در نیویورک سیتی، برگزارکننده ی نمایشگاه مهمی برای پیکاسو در 15 نوامبر 1939 بود که تا جنیوری سال 1940 نیز، بازدید کننده می پذیرفت. نام این نمایشگاه: “پیکاسو : 40 سال از هنر” بود که توسط آلفرد بار و با همکاری موسسه هنر شیکاگو اداره می شد. این نمایشگاه دارای 344 اثر از پیکاسو بود که شامل کار های قبلی او، نقاشی جدید او به نام “گرنیکا” و همچنین “دوشیزگان آوینیون” بود !

10 نکته که راجع به اثر ” دوشیزگان آوینیون ” نمی دانستید !

 

1- این نقاشی در سال 1916 به بازدید عموم گذاشته شد !

پیکاسو نقاشی ” دوشیزگان آوینیون ” را پس از اتمام در سال 1907 در کارگاه هنری خود در مونمارتر پاریس نگه می داشت، زیرا اکثر دوستان و همکاران او نقدی منفی بر این اثر داشتند . مردم برای بار اول توانستد این نقاشی را در سالن (Salon d’Antin ) در سال 1916 ببینند، هرچند که در سال 1910 تصویری از این نقاشی در مجله The Architectural Record  انتشار یافت .

2- در ابتدای رونمایی، استقبال چندانی از آن نشد !

مردم تا سال 1920 ، این شاهکار و اثر تاثیرگذار کوبیسم پیکاسو را نادیده می گرفتند. تا زمانی که آندره برتون مقاله و تصویری از آن به نام ” مردان وحشی پاریس : ماتیس ، پیکاسو و فوویسم ” به چاپ رساند.

3- آماده سازی آن 9 ماه طول کشید !

پیکاسو برای ” دوشیزگان آوینیون ” صد ها طرح و نقاشی اولیه کشید تا به طرح دلخواه خود در آن برسد . آماده سازی این اثر شاید برای پیکاسو بسیار فراگیرتر از زحمتی بود که یک هنرمند برای یک اثر هنری خود خرج می کند . اشتیاق و هنری که پیکاسو برای این اثر خرج کرد، بسیار بیشتر از دیگر کارهای اوست .

4- ماتیس در ابتدا ، واکنش ناپسندیده ای به آن نشان داد !

زمانی که همکار و رقیب او ” ماتیس ” برای اولین بار این اثر را دید، به طرز توهین آمیزی به آن واکنش نشان داد . ماتیس فکر می کرد که ” دوشیزگان آوینیون ” یک انتقاد به حرکات هنر مدرن بود و احساس کرد که پیکاسو این ایده را از ” نقاشی لذت زندگی ” و ” آبی برهنه ” او دزیده است ! او زن های نقاشی را “فاحشه هایی زشت” خواند !

5 – در این نقاشی اثری از “دیدگاه هنرمند” به چشم نمی خورد !

یکی از نکاتی که “دوشیزگان آوینیون” را بسیار انقلابی و خاص کرده است، حذف دیدگاه هنرمند در آن است . هیچ نقطه ی محوی در این اثر دیده نمی شود. در حقیقت جایی برای چشم وجود ندارد که بتواند فراتر از زنان و نگاه خیره آن ها، برود !

6 – این نقاشی، نقطه عطفی در حوزه ی هنر مدرن بود !

او با استفاده از اشکال هندسی و زوایای تند، بر خلاف رسم و رسوم هنر سنتی حرکت کرد که در آن اشکال انسان ها تعریف شده اند، آناتومی آن ها یک شکل و یا بسیار عاشقانه تعریف می شوند .این اثر ، نقطه عطفی در حوزه ی هنر مدرن بود !

7 – الهام گیری از هنر پیشینیان و اولیه ، کاملا در آن مشهود است !

ماسک های نقاشی، علاقه ی وافر پیکاسو به هنر پیشین و اولیه را می رساند . این علاقه تنها از هنر آفریقا سرچشمه نمی گیرد بلکه بیانگر استفاده از هنر های باستانی عبری و یا هنر مدرن و امروزی اسپانیا و پرتغال نیز می باشد.استفاده از اشکال ساده، طرح های زاویه دار و اغراق در خصوصیات چهره که در هنر های اولیه به چشم می خورد، در بازسازی این شاهکار کاملا مشهود است .

8- او در طرح های اولیه نقاشی، از یک مرد در سمت چپ استفاده کرده بود !

در طرح های اولیه “دوشیزگان آوینیون ” بجای زن سمت چپ، یک مرد دانشجوی پزشکی بود که درحالیکه جمجمه ای در دست دارد، وارد فاحشه خانه می شود . اما پیکاسو پس از مدتی آن را با یک زن عوض کرد زیرا فکر می کرد وجود یک مشتری در فاحشه خانه می تواند عنصر روایت و دیدگاه دیگری به این اثر اضافه کند که باعث کاهش تاثیر معنایی نقاشی شود .

9- پیکاسو عمیقا از کار های ” گوگن ” الهام گرفته بود !

پیاکسو عمیقا از نوشته های پل گوگن  و نمایشگاه او در سال 1906 ، الهام گرفته بود. مجسمه ی گوگن از الهه ای به نام (Oviri)، به پیکاسو این الهام را بخشید که روی سرامیک و تکه های چوب نیز نقاشی کند. مورخان هنر، استفاده ی پرصلابت گوگن از هنر پیشینیان را در کارهایش، به عنوان انگیزه و الهام اصلی پیکاسو در ” دوشیزگان آوینیون ” بر می شمارند .

10 – نام این اثر می تواند شما را به اشتباه بیندازد !

در نام این اثر ” آوینیون ” به نام شهری در پروانس فرانسه اشاره نمی کند بلکه به خیابانی در بارسلونا که فاحشه خانه های زیادی در آن وجود دارد،اشاره دارد !

منبع : https://www.pablopicasso.org/avignon.jsp